کد مطلب:276354 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

زهد آن حضرت
در كافی به سند خود از حمّاد بن عثمان روایت كرده كه گفت: در محضر منور حضرت ابوعبد اللَّه صادق علیه السلام بودم، مردی به آن جناب عرضه داشت: «أصلحك اللَّه! یاد كرده ای كه علی بن ابی طالب علیهما السلام لباس خشن و زبر می پوشید، لباس چهار درهمی به تن می كرد و امثال این ها... و حال آن كه لباس نو در بر تو می بینم؟ فرمود: علی بن ابی طالب علیهما السلام در زمانی آن طور لباس می پوشید كه انگشت نما و مورد انكار مردم نبود، ولی اگر امروز مثل آن لباس پوشیده شود انگشت نما می شود. پس بهترین لباس هر زمان لباس همان زمان است مگر این كه وقتی قائم ما اهل البیت علیهم السلام بپاخیزد لباس های علی علیه السلام را دربر می كند و روش او را پیش می گیرد. [1] .

می گویم: شاید منظور امیر المؤمنین علی علیه السلام همین باشد، در عبارتی كه به ابوعبد اللَّه جدلی فرموده است كه: آیا خبر ندهم تو را به أنف و عین مهدی؟ عرضه داشت: آری! پس آن حضرت دست به سینه خود زد و فرمود: من.

زیرا كه أنف به معنی سیّد و آقا در امور است، و عین به معنی آن است كه مثل خود شی ء باشد. پس آن حضرت انف مهدی است یعنی مقتدای او در افعالش و عین او. انگار خود اوست در زهد و عبادت و شیوه و شجاعت و سایر خصوصیات و ویژگی های آن حضرت. و این استعمال شایع و متعارف است كه در محاورات و گفتگوهای معمولی نیز راه دارد. مثلاً به چیزی كه شباهت كاملی به چیز دیگر دارد، می گویند: این عین آن است. و امّا این كه انف در لغت عرب به معنی سیّد و مقتدی باشد در گفته شاعر شاهد دارد كه گفته:

«قَوْمٌ هُمُ الأَنْفُ وَالأَذْنابُ غَیْرُهُمْ...؛ قومی كه انف و مقتدا هستند و دنباله گان غیر آنان می باشند».

و در همان كتاب نیز از معلّی بن خنیس روایت شده كه گفت: روزی به حضرت ابوعبد اللَّه صادق علیه السلام گفتم: قربانت شوم، آل فلان (یعنی بنی العباس) را بیاد آوردم و آن



[ صفحه 173]



نعمت هایی كه در آن هستند، پس با خود گفتم: اگر ریاست دست شما بود ما هم با شما در نعمت بودیم و زندگی خوبی داشتیم. فرمود: هیهات ای معلی! قسم به خداوند كه اگر زمام امور در دست ما بود، جز بیداری شب ها و گشت و گذار و فعالیت روزها و جامه زبر پوشیدن و غذای سخت خوردن، چیز دیگری نبود. پس این امر از ما بركنار شد، آیا جز این مورد هرگز دیده ای كه خداوند متعال بردن حقّی را نعمت قرار دهد؟ [2] .

و در بحار از شیخ طوسی به سند خود از ابونصر از حضرت امام صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود: برای خروج قائم علیه السلام چرا عجله می كنید؟ به خدا قسم لباسش جز زبر و غذایش غیر از جو سبوس دار نیست. [خروج] او جز با شمشیر و مرگ در سایه شمشیر نخواهد بود. [3] .

و از همان كتاب از حضرت رضاعلیه السلام منقول است كه فرمود: شما امروزه راحتیِ بیشتری دارید از آن هنگام راوی عرضه داشت: چطور؟ فرمود: اگر قائم علیه السلام بپاخیزد جز خون و عرق و رنج چیزی نیست. مردم سوار بر اسب ها هر سوی خواهند تاخت. لباس قائم علیه السلام زبر و غذایش سخت خواهد بود. [4] .


[1] كافي: 411:1.

[2] كافي:410:1.

[3] بحار الانوار: 354:52.

[4] بحار الانوار: 358:52.